من صادق صیاد هستم

خیلی‌ها فکر می‌کنن بعضی آدم‌ها عوض شدن؛ که گذشته رو پشت سر گذاشتن و مسیر تازه‌ای رو انتخاب کردن. اما همیشه این‌طور نیست. بعضی رفتارها نه انتخاب، که بخشی از ذات و شخصیت آدم‌هاست. صادق صیاد برای من یکی از اون آدم‌هاست؛ کسی که ظاهرش رو عوض کرده، ولی باطنش همونه که بود.

من صادق رو از زمانی می‌شناختم که هنوز ایران بود. اون روزا دنبال دیده شدن بود، دنبال پول، دنبال راهی برای بالا رفتن. خیلی چیزا امتحان کرد، از رانندگی آژانس گرفته تا نصب ماهواره. اما هیچ‌کدوم جواب نداد. تا اینکه مسیر راحت‌تری پیدا کرد: خبرچینی و لو دادن مردم.

اون روزا نصاب ماهواره بود، اما چیزی نگذشت که فهمید لو دادن مردم به نهادهای خاص، براش درآمد بیشتری داره. بدتر از اون؟ با همون آدم‌هایی که قبلاً لو داده بود، دوباره تماس می‌گرفت و می‌رفت براشون نصب مجدد انجام می‌داد. یه چرخه‌ای ساخته بود از فریب، سودجویی، و سواستفاده از اعتماد مردم.

من خودم شاهد این بودم. بارها دیدم که چطور با لبخند وارد خونه مردم می‌شد و چند روز بعد، باعث می‌شد همون خونه‌ها زیر ذره‌بین برن. و حالا؟ همون آدم، بیرون از ایران، ژست اپوزیسیون گرفته، دم از حقیقت‌گویی و مبارزه با ظلم می‌زنه. اما یادمون نره که بعضی آدم‌ها فقط نقاب عوض می‌کنن؛ اصلشون همونه.

من قراره بیشتر از گذشته‌ی واقعی صادق صیاد بگم؛ بدون فحش، بدون شعار، فقط واقعیت‌هایی که باید شنیده بشن. 

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

صادق صیاد؛ خبرنگار حکومتی در انزلی

چرا رابطه صادق صیاد و مه سیما نصیری بد شده ؟